محل تبلیغات شما



به استناد ماده 69 قانون دفاتر اسناد رسمی و کانون سردفتران و دفتریاران مصوب 1354 سردفتر شاغلی که در شرف بازنشستگی است، میتواند شخص واجد صلاحیت طبق مقررات این قانون را برای تصدی دفترخانه ظرف مدت دو ماه قبل از بازنشستگی به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور معرفی کند. البته این ماده مشمول سردفتر متوفی نیز میشود و وراث او تا شش ماه چنین حقی دارند که فردی را به سازمان معرفی نمایند.

این ماده در قانون امکان خرید و فروش امتیاز دفاتر را فراهم میکند، به طوری که مبالغ هنگفتی بین افراد این قشر جابجا میشود. بطور مثال دفتر مرحوم انتظامی در مشهد دو سال قبل به ارزش حدودا هشتصد میلیون تومان توسط ورثه ایشان واگذار گردید. دفتری در چناران حدود یکسال قبل به ارزش نیم میلیارد تومان به شخص جدیدی واگذار شد. این خرید و فروش ها به چنین مبالغ سنگینی ما را به یاد این موضوع انشاء دوران ابتدایی می اندازد که علم بهتر است یا ثروت؟

سردفتری که در گذشته ی نه چندان دور به کاتب بالعدل بودن ملقب بود ، اینک تنها راه رسیدن به آن منصب، صفرهایی بی ارزش و توخالی است که در حساب بانکی او به رقص و پایکوبی مشغولند.
 


 

گرانترین منبع اصلی کسب و کار شما چیست؟

ترس از خداوند، یاد آوری قیامت و حساب پس دادن، حفظ سلامت اخلاق و روان، چشم و دل پاکی، رعایت پاکدامنی و بی طرفی، رعایت نظامات دولتی و قانونی و تمامی ارزش های والای انسانی.

 

مشتریان ما برای چه ارزشی واقعا حاضرند پول دهند؟

به گمانم بهتر است مشتریان را به دو گروه تقسیم کنیم؛

گروه اول: مشتریان خدا ترس، که ان شاالله در تمامی دفاتر اینگونه ارباب و رجوعی پا بگذارد، اینان تنها برای تنظیم اسنادی بر مبنای قانون و حق راستین خویش حاضرند مهر دفترخانه ای خوشنام بر روی سند تنظیمی شان نهادینه شود.

گروه دوم: مشتریان دنیا طلب و منفعت طلب، تنها برای کلاه گذاشتن بر سر یک شخص ساده لوح که به امید حمایت سردفتر از حق و حقوقات قانونی خویش به آن دفتر خانه میرود و دریغ و افسوس که از زد و بند های پشت پرده بی خبر است و با گذاشتن انگشت بر روی دستگاه فینگراسکنر و با اعتماد به همکاران ما تمام زحمات یک عمر خویش را بر باد فنا میدهند. این دسته از مشتریان حاضرند ایمان خود را به دنیای خویش بفروشند و هر مبلغی که همکار خطاکار ما تقاضا کند،در حال تعظیم در طبق اخلاص قرار دهد و تقدیم نماید.


بخش های مشتریان می خواهند که از طریق چه کانالی هایی به آنان دسترسی پیدا کنیم؟ هم اکنون چگونه به آنان دسترسی داریم؟ کانال های ما چگونه یکپارچه شده اند؟ ما چگونه آنها را با کار روزمره مشتریان هماهنگ می کنیم؟

فازهای کانال:

آگاهی، ارزیابی، خرید، تحویل و خدمات پس از فروش به مشتریان چگونه است؟

متاسفانه دفاتر اسناد رسمی حق هیچگونه تبلیغی ندارند و به گمانم جز تنها مشاغلی است که مسئول آن از لحظه ی ورود به دفترخانه بایستی چشم به درب بدوزد تا ارباب و رجوع و رزق و روزی حلال نصیب ش شود. اما در کشور ما راه های رسیدن به خدا زیاد است و می توان با واسطه گرانی همچون دفاتر املاک و بنگاه های خودرو و حتی اداره هایی نظیر شرکت گاز و بهداشت و نظام مهندسی و غیره این روزی را از دیگر همکاران زوال آورد و پرونده را به دفترخانه خود کشاند تا بلکه حق التحریر ماهانه را چند هزار تومانی بالاتر ببرند.

البته تنها در اسناد رهنی با تدبیر سازماندهی تحت عنوان سامانه تقسیم اسناد در پی برابری ارجاعات به تمامی دفاتر مهیا شده است.

تنها خدماتی که میتوان به ارباب و رجوع بعد از اتمام کار داد یک مورد است و آن هم زمانی که مراجعه میکند و اعلام مفقودی سند را میکند با احراز ذی سمت بودن، به جای تنظیم رونوشت که هزینه ای حدودا چهل هزار تومانی در بر دارد، برای او با کلی منت یک کپی برابر با اصل و یا اگر سند جدید باشد و شناسه یکتا داشته باشد با فشردن کلید کنترل+پی یک پرینت به دست او بدهیم.

 

شرکای کلیدی ما چه کسانی هستند؟چه منابع اصلی را از شریک مان بدست می آوریم؟

دلالان و واسطه گران بازار خودرو، مشاورین املاک و کارمند های کلیدی در بخش هایی که با ارباب و رجوع در تماس هستند و برای تکمیل مدارک آنان را مم به دادن تعهد های محضری و گواهی امضا می کنند.

متاسفانه همکاران ما برای جذب ارباب و رجوع و بالا بردن حق التحریر ماهیانه خویش به چنین افرادی روی می آورند.

 


هر بخش از مشتریان انتظار برقراری و حفظ چه نوع رابطه ای را از ما دارند؟کدامیک از این رابطه ها برقرار شده است؟ این روابط چگونه با بقیه مدل کسب و کار ما عجیم می شوند؟چقدر هزینه بر هستند؟

در تنظیم اسناد انتقال قطعی و رهنی اموال غیرمنقول، اغلب مشتریان توقع دارند که با گواهی پایانکار شهرداری به تنظیم سند بپردازیم و از اخذ استعلام به شهرداری منطقه چشم پوشی کنیم و نهایتا با اصرار فراوان از سردفتر میخواهند که با تنظیم یک تعهد از این مورد عبور کنند و خریدار از همه جا بیخبر با دادن یک تعهد تمامی بدهی های احتمالی را به گردن میگیرد و دفترخانه هم با یک جمله در ذیل سند هیچگونه مسئولیتی را به عهده نمیگیرد.

در اسناد قطعی خودرو هم معمولا تقاضاهایی نظیر عدم اخذ عوارض خودرو می شود و با وعده های پوچ و توخالی که ان شاالله سند فلان مورد را هم نزد شما می آوریم سردفتر را وسوسه میکنند که چشم بر پرکردن این فیلد ببندند.

در اسناد وکالت فروش هم توقع مشتریان به سطح زیر پا گذاشتن دین و دنیای سردفتر در حد اعلی است.

در تنظیم سایر اسناد هم توقع تخفیف دارند که با طراحی سامانه های پرداخت آنی توسط سازمان ثبت اسناد و املاک کشور این مورد هم منتفی است( البته راه های رسیدن به خدا زیاد است).

در صورتی که بخواهیم ارباب و رجوع را از خود راضی نگه داریم بایستی دنیا و آخرت خویش را زیر پا بگذاریم و قسمی که روز اول کاری به زبان خویش آورده ایم را به باد فراموشی بسپاریم.

اینجانب سردفتر/ دفتریار خداوند را شاهد اعمال خویش گرفته و سوگند یاد می کنم که قوانین و نظامات کشور ایران خاصه قوانین و نظامات مربوط به دفاتر اسناد رسمی را محترم شمرده در کمال بی طرفی و پاکدامنی به وظایف مرجوعه قیام و اقدام نمایم.


بخش مشتریان:

برای چه کسانی ارزش آفرینی میکنیم؟

قبل از جواب به این سوال استاد عزیزم، جناب آقای پاکدلیان، از آخرین سندی که تنظیم کردیم برایتان مینویسم. سند وکالت فروش از موکلی که در عالم بیهوشی کامل انگشت بر سند وکالتی زد که بر باد دادن ثمره ی یک عمر تلاش ش بود. تلخ و ناگوار ولی از جنس حقیقت. سندی که وکیل بدو ورود به دفترخانه با صدای بلند و رسا گفت که به او قرص دادم و خواب ست. متن وکالتی که مبنی بر فروش تمام پلاک های ثبتی موکل در هر کجا و تحت هر عنوان، فروش سهام وی، برداشت از کلیه حسابهای موکل و در نهایت مجوز خروج از کشور به وکیل سند.

اینک با این خاطره می شود فهمید که سردفتر برای چه کسانی ارزش آفرینی میکند؟!!!!!!!!!

زیر پا گذاشتن انسانیت، اعتماد و خیانت، منجر به کشته شدن ارزشهای والای انسانی در وجود من شد.

 

مهمترین مشتریان ما چه کسانی هستند؟

به علت رفتار ناشایست سردفتر محترم با ارباب و رجوع اصولا طرف یک بار گذرش به دفترخانه ی ما بی افتد، بعید میدانم بار دوم هم بیاد مگر در موارد خاص و افراد خاص.

درب دفترخانه از هفت و ربع تا ساعت دو و ربع هر روز بازست و چشم به در میدوزیم تا کسی برای اولین و آخرین بار سندی برایمان بیاورد.

البته طرفین سندهای مورددار مشتری های پر و پا قرص این دفتر هستند.از وقتی که من بعنوان نماینده اداره ثبت در این دفترخانه حاضر شده ام این جور موارد هم به لطف خدا و حضور بازرسین محترم اداره کل ثبت اسناد و املاک به حداقل رسیده است.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پژوهش سرای اندیشمندان فامنین گوهر وجود